اوسبن صامت انصارى
مادر اوس (اويس)[99] بن صامت خزرجى انصارى[100]، قُرّة العين دختر عُباده خزرجى[101] است و برادرش عُبادة*بن صامت صحابى پيامبر[102] و همسرش خولة* بنت ثعلبة الخزرجيّه. مفسران نامهاى ديگرى نيز براى همسرش ذكركردهاند.[103] بنا به گزارش برخى منابع همسرش دختر عموى او بوده است.اوس از شاعران خزرج و راويان حديث بود و در جنگهاى بدر، احد و خندق شركت كرد و پس از رحلت پيامبر در بيت المقدس ساكن شد و در سال 32 يا 34 قمرى در رَمْله (از شهرهاى بزرگ فلسطين)[104] در 72 يا 85 سالگى[105] از دنيا رفت.
درباره تندخويى او در دوره كهنسالى گزارشهايى نقل شده است.[106] در دوره اسلامى وى نخستين فردى بود كه همسرش را ظهار* كرد.[107] مفسران ذيل نخستين آيات سوره مجادله به اين مسئله پرداختهاند.[108] بنا به گزارش راويان روزى اوس بر همسرش خشم گرفت و بنا به سنت جاهلىِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود حرام كرد؛ امّا پس از آن پشيمان شد. همسرش كه براى چاره انديشى نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله)رفته بود زبان به گلايه گشود كه اموالم را صرف و جوانيم را تباه كرد و اهل و خويشاوندانم را از پيرامونم پراكنده ساخت و حال كه سالخورده شدهام مرا ظهار كرده؛ ليكن از كار خويش پشيمان شده است. پيامبر فرمود: در اين زمينه حكمى نازل نشده است. خوله دست به دعا برداشت و به خداوند شكوه* كرد و منتظر ماند تا آنكه اين آيات نازل شد: «قَد سَمِعَ اللّهُ قَولَ الَّتى تُجـدِلُكَ فى زَوجِها وتَشتَكى اِلَى اللّهِ...* اَلَّذينَ يُظـهِرونَ مِنكُم مِن نِسائِهِم ما هُنَّ اُمَّهـتِهِم اِناُمَّهـتُهُم اِلاَّالّــى ولَدنَهُم واِنَّهُم لَيَقولونَ مُنكَرًا مِنَ القَولِ وزورًا واِنَّ اللّهَ لَعَفُوٌّ غَفور * والَّذينَ يُظـهِرونَ مِن نِسائِهِم ثُمَّ يَعودونَ لِما قالوا فَتَحريرُ رَقَبَة مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا ذلِكُم توعَظونَ بِهِ واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبير * فَمَن لَم يَجِد فَصيامُ شَهرَينِ مُتَتابِعَينِ مِن قَبلِ اَن يَتَماسّا فَمَن لَم يَستَطِع فَاِطعَامُ سِتّينَ مِسكينـًا ذلِكَ لِتُؤمِنوا بِاللّهِ ورَسولِهِ و تِلكَ حُدودُ اللّهِ ولِلكـفِرينَ عَذابٌ اَليم» . (مجادله/58، 1 ـ 4) با نزول اين آيات حكم كفاره ظهار به ترتيب اولويت، آزادى بنده، دو ماه روزه پياپى يا اطعام 60 فقير تعيين شد؛ امّا اوسكه تهيدست بود تنها با كمك پيامبر(صلى الله عليه وآله)توانست فقيرانى چند را اطعامكند.
بنا به برخى نقلها پس از وفات وى دو تن از عموزادههايش بنا به رسم جاهلى كه ارث را ميان مردان جنگجو قسمت مىكردند، اموال اوس را ميان خود تقسيم كردند و به همسرش امكُجّه* و فرزندان او سهمى ندادند. همسر او در مسجد فضيخ به حضور پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)شكايت برد. در اين هنگام اين آيه نازل شد: «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الولِدانِ والاَقرَبونَ مِمّا قَلَّ مِنهُ اَو كَثُرَ نَصيبـًا مَفروضا» (نساء/4،7) و بدينوسيله زنان و فرزندان خردسال نيز در شمار وارثان قرار گرفتند، ازاينرو پيامبر ازتصرف عموزادههاى اوس در اموال وى جلوگيرىكرد.[109]
با توجه به نظر مورخان در تاريخ وفات اوس پس از وفات پيامبر و نيز نداشتن همسرى به نام امكُجّه* اين شأن نزول مورد ترديد جدى قرار گرفتهاست.
منابع
اسباب النزول، واحدى؛ الاستيعاب فى معرفة الاصحاب؛ اسد الغابة فى معرفة الصحابه؛ الاصابة فى تمييز الصحابه؛ البداية والنهايه؛ التبيان فى تفسير القرآن؛ تفسير القرآن العظيم، ابنكثير؛ تفسير القمى؛ تهذيب التهذيب؛ الجامع لاحكام القرآن، قرطبى؛ الدرالمنثور فى التفسير بالمأثور؛ رجال الطوسى؛ روضالجنان و روح الجنان؛ الطبقات الكبرى؛ كتاب الطبقات؛ الكشاف؛ مجمع البيان فى تفسيرالقرآن؛ المعارف؛ معالم التنزيل فى التفسير والتأويل، بغوى؛ معجمالبلدان؛ الميزان فى تفسير القرآن.محمد حسن درايتى
[99]. الاصابه، ج1، ص303.
[100]. الاستيعاب، ج1، ص207؛ الاصابه، ج1، ص302؛ اسدالغابه، ج1، ص323.
[101]. الطبقات، ابنسعد، ج3، ص413؛ الطبقات، ابنخياط، ص169: 613؛ المعارف، ص255.
[102]. رجال الطوسى، ص23؛ البداية و النهايه، ج3، ص247ـ248؛ ج7، ص176.
[103]. اسباب النزول، ص347؛ تفسير قرطبى، ج17، ص175؛ الميزان، ج19، ص181.
[104]. معجم البلدان، ج3، ص69.
[105]. الاصابه، ج1، ص303؛ تهذيب التهذيب، ج1، ص348.
[106]. مجمع البيان، ج9، ص371؛ تفسير ابنكثير، ج4، ص341؛ الدرالمنثور، ج8، ص70.
[107]. تفسير قمى، ج2، ص365؛ التبيان، ج9، ص541؛ الاصابه، ج1، ص303.
[108]. مجمع البيان، ج9، ص371؛ تفسير قرطبى، ج17، ص176.
[109]. تفسير بغوى، ج1، ص314؛ الكشاف، ج1، ص503؛ روضالجنان، ج5، ص259.